وی ام پیش

ساخت وبلاگ
{تصاویر بعضی از مطالب ام به مرور زمان پاک شده است یا آن لینک ارجاع اکسپایر شده یا هر چیز. به همین خاطر از این به بعد تصاویر را با کلمات تصویر میکنم یا مثل تابلوی نقاشی یا توصیف منظره یا مثل فیلم خلاصه وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 31 تاريخ : شنبه 25 اسفند 1397 ساعت: 23:42

یاد کاریکاتور توفیق افتادم. تختی دو بال بر شانه اش بود و با لباس کشتی بالای سر مردم لبخند به لب میرفت و در ابر بالای سرش (فکر میکنم) میگفت "واسه من نمیخواد گریه کنید برای خودتون گریه کنید" و مردم به آ وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 25 اسفند 1397 ساعت: 23:42

آنقدر چون بیماری که درد امانش بریده مسکن طلب کردم تا بی هوش روی تخت افتادم و از بخت بد طبیب به بالین آمد و من دردی حس نمیکردم تا حبیبم درمانش کند.اگر ذره ای دلاوری در وجودم بود خود را به سهراب تشبیه میکردم نه برای آنکه نوشدارو دیر به بالین آمد،چه،فکر میکنم دردش از جگر دریده به دست عزیز نبود و امانش را اثر نکردن آوای مهر در دل یار بریده بود.پس همان بیماری که سپاه رنج ملک جانش تسخیر کرده و کاخ آمالش به آتش کشیده و نورِ امیدش بی فروغ کرده مشبه بهتری است.بزدلی که مقابل تیغ جدایی سر خم کرد و حکم تنهایی را چون حکمی عادلانه روی چشمانش گذاشت و پس از آن خود را سرگرم مزرعه ی خیال کرد(هر چند نتوانست محصو وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : شکنجه,هجران,زیر,پنجه,درد, نویسنده : dvmpish3 بازدید : 29 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:00

آن روز پاییزی.از درس تاریخِ نه چندان دور باز میگشتم.موزه ی عبرتِ جلادان!یادگاری تا بدانند با دستان خون آلود هر قدر صورت خویش بپوشانند،زمان آنان را میشناسد و عذاب،گریبانشان رها نمیکند.آنکس که همه عمر بازجوی دیگران بوده روزی (نه چندان دیر) بر صندلی متهم می نشیند تا تمام تجربیاتِ پر پر کردن لاله ها را برای اعتراف گرفتن از خویش به کار گیرد و دیگر راهی برای رهایی متهم نگذارد! اینان جزای عمل در دنیا میبینند و حساب همه ی فریاد ها و شلاق ها و شکنجه ها را خود پیش از مرگ از خویشتن می ستانند.گرچه مجسمه شان پس از مرگ نیز سر پست حاضر است و نامشان بر اتاق خدمتشان هنوز حک شده و این بدعتِ تلخِ تاریخ است که نا وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : بادیه,جان,سپرده,یادآر, نویسنده : dvmpish3 بازدید : 69 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:00

سالنی دو طبقه یا بهتر بگویم،دو سالن کنار هم.یکی بزرگتر از دیگری.سالن بزرگ از بالا یک پنجره دارد.صندلی ها با شیب تند چون سالن های پردیس سینمایی صف آرایی کرده اند و پایین دست چپ دری ست به سالن کوچک تر که به سالن آمفی تئاتر صد نفره ی دانشگاه می ماند!دو سالن، دیوار به دیوار هم چون پدر و پسری دست در دست هم.روی هر دو پرده،یک فیلم در حال اکران است.سالن ها از جمعیت لبریز است.سالن کوچک را دوستانم اشغال کرده اند و پس از چندی مرا بیرون میکنند به خاطر شلوغی و مزه پرانی! جمعیت سالن بزرگ را نمیشناسم.ردیف آخرِ سالن بزرگ روی پله مینشینم چندی بعد دستِ پر مهری را بر گردنم حس میکنم.عمویم است.باورم نمیشود.وقتی مح وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : آمدنم,نبود,گردون,سود, نویسنده : dvmpish3 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:00

با رگ های مالامال از زهرِ سخن،با تنی بی رمق،با ثانیه های قاصدِکوتاهیِ ناگزیرِ گردهمایی فکر و خیال و خواب و زنگ دوباره ی آغاز،باجانی رنجور از تکرار و ذهنی خسته از فرار و قلبی مملو از یادگار،بی حساب مینویسم.مینویسم از تنهایی.بی امید نجات،غرق در شنزارهای بهانه،پریشان،کلمات را پرواز میدهم شاید رازداری نامه های سر به مهر از پای پیامبران بردارد.عریان از هر برگ و بار در محاصره ی گرگان تقدیر سر به سنگ جبر میکویم تا بر زمینِ سردِ تیره خون متعفن از تجربیات همه تلخ،زهر را قبل از دریدگی،از بدن بشوید تا آسوده سر به راه کاروانیان سرنوشت بگذارم.از کابوس هولناک با چشمانی از حدقه در آمده و لباسی تار و پودش عرق وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : کران,شوره,زاریست,این,روزگاری,گلستان,آشنایی, نویسنده : dvmpish3 بازدید : 50 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:00

سرنوشت محتوم و محکوم به فنایی در پیش است.زنجیروار وقایع رقم میخورند و امثال من راهی به رهایی نداریم.سنگ آسیاب زمان در چرخش است و ما هر چه در آن میانه تقلا کنیم درد بیشتر،توان کمتر و شکست تلخ تر میشود.طبیعت بی رحم است و انسان -این خلیفه- غایتِ بی رحمی است.قانون بقای اصلح بی چون و چرا امپراطوری خویش میگستراند.عده ای ارباب میشوند،عده ای بنده،عده ای عبرت و عده ای هیچ! نه نام و نشانی خواهد ماند نه گزارشی از ظلم و مظلومیت.آن هیچان هر قدر سعی کنند خود را از نوارِ نقاله ی این تقدیرِ پایانش کوره ی نیستی رها کنند،جز تسریع در قبول شکست ره به جایی نبرده و تمام  راهِ وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 17:10

سالی که گذشت انقدر زیبا بود که هیچ چیزش را به یاد ندارم/میخوام یاد نداشته باشماما  اتفاقی غریب از سال پیش در ذهن دارم. آنهم اتفاقی بود که بعد از آپدیت شدن سرور های بلاگفا برای وبلاگ افتاد....قصه از این قرار است که در  وبلاگی که خودم هم بازدید کننده اش نیستم چه رسد به دیگران،و نمیدانم در روز کدامین چشم ها مهمان متون مشوش(و شاید بی معنی) و در هم و (غالبا به خاطر کهنگی پست ها) بی تصویر این گوشه ی فراموش شده هستند؟روزی برای نوشتن مطلب جدید که اکثرا هر چند ماه یک بار یا گاهی هر چند سال یک بار دست میدهد، راهی صفحه مدیریت وبلاگ شدم و دیدم که دو پست انتهایی که گذاشت وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 40 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 14:47

درباره ی آهنگساز ایتالیایی این اثر،انیو موریکونه به نظرم نیازی به توضیح و بیوگرافی نوشتن نیست چرا که هم از حوصله ی من خارج ه هم به اندازه ی کافی نتیجه ی جستجوی گوگل، بیوگرافیِ کپی شده یِ ویکی پدیایی از این فرد بزرگ که الحق لقب((موزارت سینما)) برازنده اش هست را داراست. پس صرفا یک سری از آثار خاطره انگیز رو یادآوری میکنم تا برسم به پیشنهاد آلبوم موسیقی فیلم هشت نفرت انگیز که فیلم بسیار ترانتینوییی هست!!کوئینتین ترانتینو کارگردان مولف سینما برای فیلم قبلی خود جانگوی رها شده از انیو موریکونه برای ساخت آهنگ فیلم درخواست کرده بود اما به هر دلیلی(که رسمی اش وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 52 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 14:47

نوشتن درباره ی برخی از افراد حتی در خلوت به خاطر عظمت ایشان کار سختی است چه رسد به نوشتن در فضای مجازی! چند روز پیش بعد از دیدن تیزر نمایش طرب نامه ی اقای بیضایی بحثی در گروهی پیش آمد که ایده ی نوشتن متنی (بر اساس همان بحث) را در سرم انداخت اما پس از شروع متن در اواسط کار(مثل موارد خیلی مشابه در زندگی) دست از کار به امید صیقل بیشتر و فردای بهتر،کاغذ و قلم را به حال خود رها کردم و شروع به آماده سازی وبلاگ(همانطور که در پست های پیش توضیح دادم) کردم تا شاید انگیزه ای برای تکمیل و بهبود متن ایجاد شود.اما امروز متنی از خود استاد بیضایی درباره ی نمایش منتشر شد که  وی ام پیش...ادامه مطلب
ما را در سایت وی ام پیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dvmpish3 بازدید : 53 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 14:47